برنامه ریزی معکوس
برنامه ریزی معکوس چیست؟
برنامهریزی معکوس به معنای طراحی و برنامهریزی فرآیندی است که با شروع از یک هدف نهایی، به تعیین مراحل و اقدامات لازم برای رسیدن به آن هدف میپردازد. در برنامهریزی معکوس، ابتدا هدف نهایی تعیین میشود و سپس مراحل و اقدامات مورد نیاز برای رسیدن به آن هدف به ترتیب مشخص میشوند. در حقیقت، برنامهریزی معکوس به معنای "شروع با پایان در نظر گرفته شده" است و به طور کلی در زمینههای مختلف از جمله مهندسی نرمافزار، طراحی محصولات، مدیریت پروژه و ... استفاده میشود.
برنامهریزی معکوس به عنوان یک روش برنامهریزی، به صورت عمده در توسعه محصولات استفاده میشود. در این روش، ابتدا هدف نهایی مشخص میشود، سپس با توجه به آن، مراحل و فعالیتهای لازم برای دستیابی به آن هدف مشخص میشوند. در این حالت، شروع کار با پایان در نظر گرفته شده است، یعنی قبل از هر اقدامی، نتیجه نهایی مورد نظر به عنوان مبنای برنامهریزی در نظر گرفته میشود.
با این روش، میتوان خلاقیت بیشتری در طراحی محصولات به کار برد.
به عنوان مثال، در مورد طراحی یک نرمافزار، ابتدا باید نیازمندیها و ویژگیهایی که کاربران انتظار دارند، مشخص شوند. سپس با توجه به این نیازمندیها، مراحل و فعالیتهای لازم برای پیادهسازی آنها، مشخص میشود. در این روش، با داشتن یک هدف نهایی مشخص، میتوان به عنوان یک قالب استفاده کرد و با استفاده از خلاقیت، بهبودهایی در فرآیند طراحی و توسعه محصولات دست یافت.
در کل، برنامهریزی معکوس یک روش برنامهریزی منطقی است که به کمک آن، بهبودهایی در فرآیندهای طراحی و توسعه محصولات دست یافته و کیفیت و کارآیی آنها افزایش مییابد.
برای یک شرکت میتوان از برنامهریزی معکوس استفاده کرد. در واقع، برنامهریزی معکوس به عنوان یک روش ساختارمند برنامهریزی، برای تمامی شرکتها قابل استفاده است و به طور کلی در زمینههای مختلف از جمله مهندسی نرمافزار، توسعه محصولات، مدیریت پروژه، طراحی صنعتی و... مورد استفاده قرار میگیرد.
در واقع، هر شرکتی با توجه به نیازهای خود، میتواند از برنامهریزی معکوس برای بهبود فرآیندهای خود استفاده کند. مثلاً در صنعت نرمافزار، با استفاده از برنامهریزی معکوس میتوان بهبودهایی در فرآیند توسعه نرمافزار و مدیریت پروژه دست یافت و در نتیجه، کیفیت و کارآیی نرمافزار بهبود مییابد. همچنین، در صنعت تولید محصولات، با استفاده از برنامهریزی معکوس میتوان فرآیند طراحی و تولید محصولات را بهبود داد و با افزایش کیفیت و کارآیی، به سود بیشتری دست یافت.
بنابراین، برنامهریزی معکوس به عنوان یک روش ساختارمند برنامهریزی، به تمامی شرکتها قابل استفاده است و میتواند بهبودهایی در فرآیندهای آنها ایجاد کند.
برنامهریزی خطی و برنامهریزی معکوس دو روش متفاوت در برنامهریزی هستند. در برنامهریزی خطی، ابتدا مراحل و فعالیتهای لازم برای انجام کار مشخص شده و سپس به ترتیب انجام آنها پرداخته میشود. در واقع، برنامهریزی خطی به معنای "شروع با شروع در نظر گرفته شده" است.
در مقابل، در برنامهریزی معکوس، ابتدا هدف نهایی مشخص شده و سپس با توجه به آن، مراحل و فعالیتهای لازم برای رسیدن به آن هدف به ترتیب مشخص میشوند. در این حالت، شروع کار با پایان در نظر گرفته شده است، یعنی قبل از هر اقدامی، نتیجه نهایی مورد نظر به عنوان مبنای برنامهریزی در نظر گرفته میشود.
با توجه به این تفاوت، برنامهریزی خطی به عنوان یک روش ساده و آسان در برنامهریزی استفاده میشود، در حالی که برنامهریزی معکوس به عنوان یک روش پیچیدهتر و فنیتر در برنامهریزی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین، برای برخی فرآیندهای پیچیدهتر مانند طراحی محصولات و توسعه نرمافزار، برنامهریزی معکوس به دلیل رویکرد مبتنی بر هدف نهایی، قابلیت اعمال تغییرات و بهبودهایی در فرآیند را بیشتر دارد.
به طور خلاصه، تفاوت اصلی بین برنامهریزی خطی و برنامهریزی معکوس در شیوه پیشرفت کار و ترتیب انجام فعالیتهای لازم برای رسیدن به هدف نهایی است.
برای برنامهریزی معکوس در یک شرکت واقعی، میتوان به شرکت Apple اشاره کرد. این شرکت با برنامهریزی معکوس موفقیتهای بزرگی را کسب کرده است.
به عنوان یک مثال، در سال ۱۹۹۷، شرکت Apple در وضعیت بحرانی بود و دچار خسارات فراوانی شده بود. استیو جابز، موسس اصلی شرکت، به عنوان مدیر عامل بازگشت و تصمیم گرفت برنامهریزی معکوس را به کار بگیرد.
او شروع به اجرای برنامهریزی معکوس کرد و به جای تمرکز بر تولید بیشتر و گسترش خطوط تولید، به بهبود کیفیت محصولات و حذف چیزهایی که در واقع نیازی به آنها نبود، تمرکز کرد. این به افزایش کیفیت محصولات منجر شد و به طور ناخودآگاه باعث افزایش فروش شد.
همچنین، با توجه به برنامهریزی معکوس، Apple به کاهش هزینههای خود پرداخت و در عین حال بازاریابی بهتری را برای محصولات خود ایجاد کرد. این باعث شد که شرکت بازدهی بیشتری داشته باشد و در نهایت به یک شرکت پرسود تبدیل شود.
موارد مهمی که در استراتژی کسب و کار باید در نظر بگیریم
یک استراتژی کسب و کار در ساده ترین شکل آن ابزاری است برای کمک به شما در دستیابی به اهداف تجاری خود
مدیریت ریسک
برنامه ریزی معکوس
تفکر استراتژی
مدیریت بر مبنای هدف
ماتریس ریسک