به عنوان یک مدیر، نباید فقط به دنبال برقراری ارتباط با کارکنان خود باشید. بلکه باید به دنبال برقراری ارتباط موثر با آنها باشید.
آموزش مدیران
آموزش مهارت های مدیریت، مدیران موثرتری را در نقش های خود ایجاد می کند، که می توانند موفقیت را در تیم خود به ارمغان آورند.
وقتی وارد دنیای کار شدم، تصور میکردم که اگر کسی مدیر باشد به این معنی است که چیزهای زیادی درباره نحوه برخورد با مردم میداند.
کم کم متوجه شدم که مدیر بودن به این معنا نیست که کسی می داند چگونه مدیریت کند.
زمانی که وارد منابع انسانی شدم، متوجه شدم که اکثر مدیران در مورد بخشهای «افراد» شغل خود آموزشهای کمی میبینند یا اصلاً آموزش نمیبینند.
من از نزدیک یاد گرفتم و دیدم که اکثر مدیران راهنمایی بسیار کمی از روسای خود دریافت می کنند، که ممکن است در مورد نحوه رهبری یک تیم نیز چیزی ندانند.
دوره های سنتی توسعه رهبری کمک چندانی نمی کند، زیرا آنها با بخش های آسان رهبری سر و کار دارند - نحوه تعیین کار، ارزیابی کار و سازماندهی پروژه ها.
من به کارگاههای رهبری بیشماری رفتم، اما هرگز نشنیدهام که کسی در مورد بخش سخت و دشوار شغل یک رهبر صحبت کند - مهمترین بخش نقش - بخش انسانی!
چگونه می توان سطح حرفه ای بودن را در دفتر افزایش داد؟
تلاش برای انجام کار در شرکتی که فاقد حرفه ای بودن است می تواند یک چالش باشد. وقتی مردم دیر می آیند، در مورد یکدیگر غیبت می کنند یا برای کار خود علاقه نشان نمی دهند، می تواند روحیه همه کارگران را پایین بیاورد. کارمندان غیرحرفه ای از همه گروه های سنی هستند، از کارگران تازه وارد از دانشگاه گرفته تا کارمندان باتجربه که سال ها تجربه کاری دارند. اگر از مدیریت کارکنانی که رفتار غیرحرفه ای دارند خسته شده اید، وظیفه شما به عنوان رئیس است که استانداردهای رفتاری را برای اداره تعیین کنید.
کم کم متوجه شدم که مدیر بودن به این معنا نیست که کسی میداند چگونه مدیریت کند.
بهبود مهارت های افراد
داشتن مهارت های افراد قوی برای موفقیت در دنیای تجارت ضروری است. شما به مهارت های مردمی نیاز دارید تا به شما کمک کنند تا کسب و کار خود را برای دیگران و هنگام مدیریت کارمندان خود بازاریابی کنید.
خوشبختانه، شما می توانید مهارت های افراد خود را با کمی تلاش و نشان دادن حسن نیت عمومی در معاملات تجاری خود بهبود بخشید.
از شکایت بپرهیزید
اگر دائماً شاکی هستید، ممکن است همسالان و سایر همکاران تجاری خود را از خود دور کنید. همچنین نگرش منفی را در دیگران در محل کار خود پرورش خواهید داد. اگر صاحب یک کسب و کار هستید، هیچ کس در محل کار ندارید که بتوانید بار خود را تخلیه کنید، بنابراین باید راه حل دیگری برای تخلیه ناراحتی های خود پیدا کنید، مانند ورزش کردن در باشگاه. مدام خود را زیر نظر داشته باشید تا جلوی کارمندانتان شکایت نکنید.
از طنز استفاده کنید
یک شوخ طبعی می تواند شما را مورد علاقه دیگران قرار دهد و یک موقعیت پرتنش بالقوه در محل کار را خنثی کند. این نشان میدهد که شما هم مانند کارمندانتان انسان هستید و زمانی که کارمندان احساس میکنند نیاز به بحث در مورد یک موضوع شخصی یا حساس دارند، میتواند شما را راحتتر کند. استفاده شما از شوخ طبعی همچنین می تواند حس شوخ طبعی را در کارکنان شما ایجاد کند که باعث ایجاد یک محیط کاری سرگرم کننده می شود.
با دقت گوش کنید
گوش دادن راه دیگری برای قدردانی شما به دیگران است. گوش دادن دقیق نشان می دهد که شما صادقانه به آنچه طرف مقابل می گوید علاقه مند هستید و به او احساس اهمیت می دهید. گوش دادن همچنین یک مؤلفه مهم برای یک مکالمه مهم است، زیرا می تواند منجر به سؤالات و به اشتراک گذاشتن علایق مشترک شود.
مودب باشید
ادب نشانه احترام به دیگران است. با لبخند و دست دادن محکم به دیگران سلام کنید و به کسانی که در محل کارتان هستند توجه کنید. ارتباطات کاری شما باید مستقیم اما صمیمانه باشد. از دیگران برای وقتشان تشکر کنید و از ارسال ایمیل های کوتاه و صریح به نیروی کار خود اجتناب کنید. عذرخواهی از کارمندان به خاطر اشتباهات خود نشانه ضعف نیست. در عوض، در واقع احترام آنها را به دست خواهید آورد.
نشان دادن قدردانی
کسب و کار شما بدون تلاش کارمندان به موفقیت نخواهد رسید، پس مرتباً قدردانی خود را نشان دهید. با برنامه های صبحانه یا ناهار از آنها تشکر کنید و گردش های گروهی گاه به گاه مانند یک روز در محیطی در بیرون از شهر ترتیب دهید. جلسات هفتگی انفرادی برگزار کنید تا بتوانید قدردانی خود را به صورت فردی ابراز کنید و همچنین در مورد فعالیت های هفته آنها بحث کنید.
مواردی که مدیران شرکت باید بدانند
فرقی نمیکند سالها کارمندان خود را مدیریت کرده باشید یا اخیراً به یک موقعیت مدیریتی ارتقا یافته باشید، چند چیز وجود دارد که شما - و هر مدیر دیگری - باید بدانید. بدون برنامهریزی مناسب، در تاریکی در حال سرگردانی هستید و به بهترینها امیدوار هستید، و این به سادگی راهی برای اداره یک تجارت نیست. شما به عنوان یک مدیر اولویتهایی دارید و رعایت این اولویتها تضمین میکند که شما و کارکنانتان یک رابطه سازنده داشته باشید.
پرورش یک تیم
به عنوان یک مدیر، شما وظیفه نظارت بر کارمندان را دارید - این می تواند به معنای چند یا چند ده باشد. به یاد داشته باشید که شما این افراد را به عنوان یک تیم مدیریت می کنید، نه فقط به عنوان فردی. شما کارکنان خود را در سطح فردی می شناسید و با آنها کار می کنید، اما در نهایت، آنها را آماده می کنید تا به عنوان یک واحد منسجم با هم کار کنند. با تسهیل کار تیمی، کارکنان خود را خودکفاتر می کنید.
مهارت های شنیداری
وقتی مدیریت می کنید، باید آماده باشید تا به حرف های کارکنان خود گوش دهید. شنونده خوب بودن برای ایجاد اعتماد در کارمندان و اطمینان از اینکه کارمندان شما احساس راحتی می کنند با نظرات حرفه ای خود به شما مراجعه کنند، کلید اصلی است. اگر این کار را نکنند، ممکن است توصیههای خوب را از دست بدهید یا از مراجعه دیگران به شما در هنگام سؤال در مورد آنچه میخواهید جلوگیری کنید. همیشه مایل به گوش دادن به کارمندان خود باشید، حتی زمانی که نظرات آنها با شما متفاوت است.
توانمندسازی کارکنان خود
کارکنان شما باید از جانب شما احساس قدرت کنند -- نه بترسند. با واگذاری مسئولیت به کارکنان خود، اعتماد خود را به کارکنان خود نشان دهید. به آنها نشان می دهد که به آنها اعتماد دارید و با دادن مسئولیت های مشروع و ملموس به آنها انگیزه می دهید. دادن وظایفی به کارمندان خود که متناسب با زمینه های تخصصی شخصی آنها باشد باعث می شود آنها در شرکت شما احساس قدردانی و اهمیت کنند.
تفویض اختیار و اهداف
شما باید آماده باشید که افسار را به کارکنان خود بسپارید و نمی توانید در مورد آنچه از آنها می خواهید مبهم باشید. مسئولیت را به کارمندان خود بسپارید، اما همچنین اهداف روشنی برای آینده به آنها بدهید. یک هدف روشن و عملی به کارمندان شما احساس جهت و هدف می دهد، که به آنها کمک می کند تا آنچه را که از آنها می خواهید به انجام برسانند.
روابط، نه دوستی
ایجاد روابط با کارمندان با ایجاد روابط دوستانه متفاوت است، بنابراین مراقب باشید که چقدر به هم نزدیک می شوید. به خودتان اجازه ندهید که دوست آنها شوید. حرفه ای نگه داشتن رابطه به شما این امکان را می دهد که راحت تر تصمیمات بالقوه دشواری مانند واگذاری مسئولیت ها، انتقاد از کار یک کارمند یا حتی رها کردن کارمندان را بگیرید.
لازم نیست یک کارمند را در محل کار ببینید تا تصور قابل اعتمادی از عادات کاری او به دست آورید. در واقع، می توانید از همان اولین مصاحبه یک کارمند تیم خوب را شناسایی کنید. کارکنان تیم خوب معمولاً همان ویژگیهای کلیدی را نشان میدهند که میتوانید در هر مصاحبهای که به خوبی ساخته شده است، تشخیص دهید. پرسیدن سوالات درست کلیدی است، اما پاسخ فرد تنها چیز مهم نیست. شما باید نه تنها به آنچه او می گوید، بلکه به نحوه بیان و نحوه دریافت اطلاعاتی که به او می دهید توجه کنید.
مهارت های شنیداری
کارکنان تیم خوب، به ویژه در مورد گوش دادن، ارتباط موثری دارند. برای کار در یک تیم، باید مایل باشید که به نظرات و نظرات دیگران گوش دهید و به آنها احترام بگذارید. اگر فردی شنونده ضعیفی است، بیعلاقه به نظر میرسد یا بیشتر بر روی حرف زدن شخصی خود متمرکز است تا گوش دادن به آنچه شما میگویید، احتمال دارد که او به عنوان عضوی از یک تیم خوب عمل نکند. در حالی که این نوع از افراد ممکن است به تنهایی موثر باشد، ممکن است به عنوان یک عضو تیم به خوبی مجهز نباشد.
تمایل به صحبت کردن
کارمندان تیم خوب نه تنها گوش می دهند بلکه صحبت می کنند. هر عضو موثر تیم باید بتواند گوش کند، اما باید چیزی غیر از توجه خود به تیم ارائه دهد. به مصاحبهشونده این فرصت را بدهید که آزادانه صحبت کند، نظرات خود را ارائه دهد و داستانهایی درباره تجربیات کاری گذشته بگوید - پاسخهایی که او میدهد گویا هستند، اما سطح راحتی او در به اشتراک گذاشتن خود با یک غریبه نسبتاً هم همینطور است. اگر فردی که با او صحبت می کنید ناراحت، بی ادعا یا خجالتی به نظر می رسد، ممکن است وقتی در تیمی از همکاران قرار می گیرد کوچک شود.
احترام به مسئولیت
شما به کارمندان خود برای اداره تجارت خود اعتماد دارید و هر عضو خوب تیم به این اعتماد احترام می گذارد. کارکنان تیم کارآمد می توانند از مسئولیت و این واقعیت که اقدامات آنها مستقیماً بر شرکتی که برای آن کار می کنند تأثیر می گذارد قدردانی کنند. یک فرد خودآگاه ممکن است مکمل مثبتی برای یک تیم نباشد، زیرا احساس می کند که مشارکت هایش تأثیر کلی کمی بر شرکت دارد. از طرف دیگر یک کارگر تیم خوب کسی است که به اختیار و مسئولیت احترام می گذارد.
انعطاف پذیری
برای کار در یک تیم، باید مایل باشید که کسب و کار و اعضای تیم خود را بالاتر از خودتان قرار دهید - به همین دلیل، یک کارگر تیم خوب انعطاف پذیری را نشان می دهد. کارکنان تیم خوب مایلند از دیگران بیاموزند و خود را با محیط کاری جدید تطبیق دهند، در حالی که تیم های غیرقابل اعتماد ممکن است بیش از حد به روش های خود وابسته باشند. اگر فردی تمایل به یادگیری یا توانایی سازگاری با شرایط جدید را ابراز کند، احتمالاً کاندیدای خوبی برای کار در یک تیم است.
چگونه تنوع را در محل کار مدیریت کنیم؟
شرکتهایی که دارای نیروی کار متنوع هستند، اغلب از شرکتهایی که به نظر میرسد کارکنانشان از یک الگو شبیهسازی شدهاند، بهتر عمل میکنند. تنوع دیدگاهها، تجربهها و مهارتهای متفاوتی را به ارمغان میآورد که میتواند رویکردهای نوآورانه و خلاقانه را تشویق کند. متأسفانه، یک تیم متنوع همچنین میتواند باعث ناراحتی افراد شود زیرا با همکارانی با نگرشها، جهانبینیها و دیدگاههای متفاوت برخورد میکنند. با مدیریت خوب، می توانید از مزایای تنوع بهره مند شوید و هرگونه معایب را به حداقل برسانید.
مشکلات را پیدا کنید و بر آنها غلبه کنید
اگر کل کارکنان شما از نظر فرهنگی و قومی مانند شما هستند، تشخیص آنها ممکن است آسان باشد. اگر دیدگاه های مذهبی و فرهنگی متنوعی دارید، کار می طلبد. ممکن است متوجه شوید که کارمند یهودی مسلمان یا ارتدوکس شما نمی تواند در کافه تریا چیزی بخورد، یا استخدام جدید شما از فرهنگی ناشی می شود که در آن حضور نیم ساعت دیرتر طبیعی است.
کارمندان معلول ممکن است با چالش های فیزیکی روبرو شوند که انتظارش را نداشتید. مشکلات احتمالی را شناسایی کنید و سپس برای حل آنها تلاش کنید.
تعیین استانداردهای عینی
داشتن خط مشی های استاندارد خوب است، اما آنها همچنین باید شفاف باشند. اطمینان حاصل کنید که دستورالعمل های نوشته شده شما بدون ابهام و قابل درک است. این به کارمندان کمک می کند تا ببینند چرا یک کارگر یک پروژه آلو را دریافت می کند اما دیگری در را می گیرد. به طور منظم با کارکنان خود صحبت کنید تا تأیید کنید که به همان اندازه که فکر می کنید در مورد تصمیمات و سیاست های خود شفاف هستید.
شفاف ارتباط برقرار کنید و سیاست های شفاف داشته باشید
شما به کارمندان خود برای اداره تجارت خود اعتماد دارید و هر عضو خوب تیم به این اعتماد احترام می گذارد. کارکنان تیم کارآمد می توانند از مسئولیت و این واقعیت که اقدامات آنها مستقیماً بر شرکتی که برای آن کار می کنند تأثیر می گذارد قدردانی کنند. یک فرد خودآگاه ممکن است مکمل مثبتی برای یک تیم نباشد، زیرا احساس می کند که مشارکت هایش تأثیر کلی کمی بر شرکت دارد. از طرف دیگر یک کارگر تیم خوب کسی است که به اختیار و مسئولیت احترام می گذارد.
بازخورد کارمندان را بپذیرید
اگر کار با یک خدمه متنوع برای شما تجربه جدیدی است، ممکن است اشتباه کنید. اگر کارمندی به شما گفت که از یک تابو فرهنگی عبور کرده اید، به این نگرانی ها گوش دهید. فراتر از آن، باز بودن برای پیشنهادات کمک می کند. اگر شرکت شما دارای دیدگاهها و تجربیات فرهنگی متنوعی است، حیف است از آنها استفاده نکنید.
سبک رهبری معتبر چیست؟
مفهوم رهبری معتبر از نویسنده بیل جورج می آید که نظریه خود را در سال ۲۰۰۳ در کتاب خود تحت عنوان رهبری معتبر منتشر کرد. حتی اگر در مدیریت تازه کار هستید، به زودی می توانید یک سبک رهبری معتبر ایجاد کنید.
با دیگران انجام دهید
رهبران معتبر از نظر کاری که از کارکنان خود می خواهند انجام دهند، نسبت به کارمندان خود منصف هستند. یکی از کلیدهای یک سبک رهبری معتبر این است که از کارکنان خود نخواهید کارهایی را انجام دهید که انجام نمی دهید یا از خانواده یا دوستان خود نمی خواهید انجام دهند. به عنوان مثال، به کارکنان خود نگویید که اگر دفتر شما به هم ریخته است، باید محل کار خود را مرتب و مرتب نگه دارند. ممکن است ادعا کنید که کارهای بیشتری برای انجام دادن دارید، اما همچنان مانند یک منافق به نظر می رسید.
اگر این کار را نمی کنید، از کارکنان نخواهید که عصرها و آخر هفته ها کار کنند. این به این معنی است که مراقب ارسال پیامک و ایمیل به کارکنان باشید.لباس شما، رسیدن به موقع، زمان ناهار معقول و «بازدید» محدود از میز دیگران باید منعکس کننده چیزی باشد که به کارکنان خود می گویید که انتظار دارید.
کارمندان خود را توانمند کنید
اگر خوب استخدام کنید، می توانید به کارمندان خود اعتماد کنید. اگر کارکنان خود را خرد مدیریت کنید یا به آنها دستورالعمل های دقیق و روش های دقیق انجام آنها بدهید، به کارکنان خود می گویید که بدون کمک شما به موفقیت آنها اعتماد ندارید.
یکی از راههای توانمندسازی کارکنان از طریق سبک رهبری این است که اهداف شرکت یا بخش خود را با آنها در میان بگذارید و سپس از آنها ایدههایشان را در مورد چگونگی رسیدن به این اهداف بخواهید. پاسخها ممکن است واضح باشند، اما اجازه دادن به کارکنان خود را پیشنهاد کنند و به آنها اطلاع دهید که موافق هستید، به تقویت روحیه کارکنان کمک میکند.
علاوه بر اینکه کارکنان شما احساس
ارزشمندی می کنند، جستجوی نظرات آنها می تواند به شما کمک کند تا بیشتر بیاموزید و ایده های جدیدی برای حل مشکلات و ایجاد فرصت ها ارائه دهید.
شما باید ثابت قدم باشید
از برخی جهات، رهبر بودن مانند پدر و مادر بودن است. شما نمی توانید با یک مجموعه از قوانین شروع کنید و سپس به دیگری تغییر دهید. همچنین نمی توانید با برخی از کارمندان با ملایمت بیشتری نسبت به دیگران رفتار کنید. اطمینان حاصل کنید که قوانین و مقررات خود را به طور مداوم در سراسر پروژه ها و در بین کارکنان خود اعمال می کنید.
ناهماهنگ بودن نه تنها باعث سردرگمی و کاهش بهره وری در بین کارکنان شما می شود، بلکه می تواند منجر به شکایت تبعیض نیز شود.
ناهماهنگ بودن نه تنها باعث سردرگمی و کاهش بهره وری در بین کارکنان شما میشود، بلکه میتواند منجر به شکایت تبعیض نیز شود.
رهبران معتبر کامل نیستند
برخی از سرپرستان، مدیران و روسای بخشها به جایی میرسند که بالاترین دانش فنی را در حوزه خود دارند. این ربطی به یک رهبر موفق ندارد. یک رهبر معتبر بیش از تکیه بر اعتبارنامه ها و دستورالعمل ها انجام می دهد. همچنین باید روی مهارت های بین فردی، ارتباطات، تیم سازی، مدیریت زمان، مدیریت پروژه و مهارت های انگیزشی خود کار کنید.
دورههای آنلاین رهبری را بگذرانید، وبلاگها و کتابهای رهبری را بخوانید و با دیگرانی که در موقعیت خود هستند تماس بگیرید تا درباره نحوه رهبری کارکنان خود صحبت کنید. این به شما کمک می کند تا انواع بیشتری از ویژگی های رهبری را توسعه دهید.
به یاد داشته باشید، هنگامی که از کلمه "سرب" استفاده می کنید، به این معنی است که انتظار دارید دیگران از آنها پیروی کنند. می توانید از ترس (مثل از دست دادن شغل یا ارتقاء شغلی)، یا از روی احترام و هیجان، مردم را وادار کنید که شما را دنبال کنند. به کارمندان خود نگاه کنید و از خود بپرسید که آیا آنها شما را دنبال می کنند زیرا می خواهند یا مجبور هستند. سبک های رهبری معتبر زیردستان وفادار – نه ترسناک – ایجاد می کند.
رهبران معتبر کامل نیستند
Indeed توضیح می دهد که یک رهبر معتبر به توسعه مهارت های خود ادامه می دهد و کاستی های خود را تصدیق می کند. به عنوان یک رهبر، لازم نیست همه چیز را در مورد همه چیز بدانید - به همین دلیل است که متخصصان را استخدام کرده اید. درخواست از یک کارمند برای ایده هایش برای حل یک مشکل، شما را ضعیف نشان نمی دهد، بلکه شما را شبیه یک مدیر می کند.
به عنوان یک رهبر معتبر، میتوانید به زیردستان خود اطلاع دهید که تخصص آنها را تأیید میکنید و میخواهید در مورد آن بیشتر بیاموزید.
چگونه در بین اعضای شرکت اعتماد ایجاد کنیم؟
بسیاری از کسب و کارهای کوچک به اندازه کارمندانی که در کارمندان خود دارند موفق هستند. کارمندان بدبین یا کم ارزش می توانند حس بی اعتمادی را در بین یکدیگر ایجاد کنند که می تواند برای محیط اداری کشنده باشد و در نهایت بر بهره وری و درآمد کسب و کار تأثیر بگذارد. برای تقویت روحیه کارکنان و ایجاد یک محیط کار روزانه بهتر، ایجاد اعتماد در بین کارمندان مهم است.
ثبات
کارکنان خود را تشویق کنید تا در وظایف کاری خود ثابت قدم باشند. این می تواند به معنی رعایت موعد مقرر در زمان مقرر، حضور در محل کار طبق برنامه و پیگیری پروژه ها باشد، حتی اگر به معنای دیر ماندن یا اضافه کاری باشد. ثبات می تواند اعتماد را در بین کارمندان ایجاد کند زیرا آنها احتمالاً احساس می کنند می توانند از نظر حرفه ای به یکدیگر اعتماد کنند. برای کارکنان خود روشن کنید که زیر پا گذاشتن وعده ها اعتماد را از بین می برد. بنابراین، کارکنان باید فقط آنچه را که می دانند توانایی انجام آن را دارند قول بدهند.
مراقبت
ایجاد یک جو دلسوزانه در محل کار می تواند منجر به اعتماد بهتر در بین همکاران شود. با ابراز قدردانی از کار سخت و اخلاق کاری حرفه ای به کارمندان خود نشان دهید که برای شما مهم هستند و با اشاره به نقشی که در آن بازی می کنند اهمیت آنها را برای کسب و کار کوچک خود نشان دهید. در جلسات، به صورت شفاهی مشخص کنید که چرا هر یک از کارمندان در اهداف و مقاصد کسب و کار کوچک شما یکپارچه هستند. مشارکت دادن کارمندان و جلب توجه عمومی به اهمیت هر فرد در کسب و کار شما می تواند میزان اعتماد و تکیه کارکنان را به یکدیگر افزایش دهد.
ارتباط
برای ایجاد حس اعتماد در محل کار خود آشکارا با کارمندان خود ارتباط برقرار کنید. این ممکن است شامل برگزاری جلسات غیررسمی کارکنان برای بحث در مورد ماموریت، ارزش ها یا اهداف کسب و کار شما و گوش دادن به سوالات، نگرانی ها یا توصیه های هر یک از کارکنان باشد. کارمندان خود را تشویق کنید تا از یکدیگر مشاوره حرفه ای در رابطه با پروژه ها یا وظایفی که در دست دارند بپرسند و آنها را متقاعد کنید که برای تکمیل اهداف، جلسات کوچکتر کارکنان برگزار کنند. ایجاد فضایی که در آن ارتباطات مثبت، منسجم و غیررسمی باشد، می تواند کارکنان را به اعتماد به یکدیگر ترغیب کند.
فعالیت های تیم سازی
با انجام فعالیت های تیم سازی به همکاران احساس کنید که در یک تیم هستند. این فعالیتها میتواند شامل ساعتهای شاد بعد از کار، یک بار در ماه، جلسات پرسنل خدماتی، که در آن از کارکنان خواسته میشود افکار خود را در مورد پیشرفت و استراتژی شرکت بیان کنند، یا جشنهایی برای بزرگداشت زمانی که ضربالاجلهای مهم یا سایر نقاط عطف در کسبوکار شما برآورده میشوند، باشد. این نوع فعالیتهای تیمسازی میتواند حس وحدت را در بین کارمندان شما ایجاد کند که میتواند به سطح بالاتری از اعتماد در بین آنها منجر شود.
چگونه با نفوذ به جای اعمال قدرت مدیریت کنیم؟
در محل کار، رهبری با نفوذ اغلب عمیق تر از رهبری با قدرت موقعیتی شما است. صرف نظر از اینکه مدیر هستید یا یک کارمند معمولی، شما این توانایی را دارید که دیگران را در شغل خود رهبری کنید. در موارد خاص، همکاران شما بدون توجه به آنچه عنوان روی پلاک نام او نوشته شده، از یک کارمند برجسته الگوبرداری می کنند. اگر علاقه مند به رهبری با نفوذ و نمونه هستید، می توانید تأثیر زیادی بر کسب و کار خود داشته باشید.
۱. کاری را انجام دهید که از دیگران انتظار دارید. اگر مدیر یک بخش هستید، به طور منظم برخی از مسئولیت های شغلی زیردستان خود را انجام دهید. کارمندان دوست ندارند کسی که مایل به همکاری و مشارکت نیست به آنها بگوید چه کار کنند. اگر مدیر بخواهد وارد عمل شود و کار را انجام دهد، احتمال اینکه کارمندان نیز از آن پیروی کنند بسیار بیشتر است.
۲. تا جایی که ممکن است مثبت باشید. در حالی که هیچ کس نمی تواند همیشه خوشحال و مثبت باشد، به نفع شماست که تا حد امکان چنین باشید. کارمندان بیشتر به دنبال افرادی هستند که مهربان و دارای نگرش خوب هستند. اگر به رهبر بودن علاقه دارید، سعی کنید دیگران را به نوعی نسبت به خود احساس خوبی داشته باشید و اغلب لبخند بزنید.
۳. اجازه دهید دیگران در هر زمان به شما نزدیک شوند. اگر شما مدیر هستید، به کارمندان خود بگویید که در هر زمان میتوان در مورد هر چیزی با شما تماس گرفت. اگر کارمندانتان راحت به شما نزدیک نشوند، کمتر به شما احترام خواهند گذاشت. اگر شما به راحتی در دسترس هستید و همیشه از کارکنان خود استقبال می کنید، محیطی از راحتی و احترام متقابل ایجاد می کند.
۴. همیشه ثابت بمانید. اگر یک چیز را به کارمندان خود بگویید و سپس چیز دیگری انجام دهید، باعث می شود اعتبار خود را در نظر آنها از دست بدهید. به عنوان مثال، اگر انتظار دارید کارمندانتان تا دیر وقت کار کنند و سپس هر روز زودتر کار کنند، این موضوع برای کارمندانتان خوب پیش نمیرود. اگر قول خود را می دهید، همیشه آن را حفظ کنید. هنگامی که اعتبار خود را در نظر همکاران خود از دست می دهید، بازگشت دوباره به آن بسیار دشوار است.
شروط اصلی برای دستیابی به ارتباطات مؤثر در مدیریت
اگر به عنوان مدیر و صاحب کسب و کار چیز دیگری برای ارائه ندارید، مطمئن شوید که در زمینه ارتباطات خوب هستید. شما ممکن است بهترین استراتژی های دنیا را برای پیشبرد کسب و کار خود داشته باشید، اما اگر هیچ ارتباطی با کارکنان خود نداشته باشید، نمی توانید آنها را عملی کنید و به عمل تبدیل کنید. شما باید بتوانید آنها را تشویق کنید، آنها را برای انجام کارهای بیشتر و بیشتر تشویق کنید، به آنها الهام بخشید و به ایده ها و نگرانی های آنها گوش دهید.
همانطور که به نظر می رسد، مدیران زیادی با ایده ها و پتانسیل های زیادی وجود دارند که به سادگی ارتباطات ضعیفی دارند. این چیزی است که آنها را رهبران ضعیفی می کند. این جوهر ارتباط در مدیریت است. اگر نمی توانید با تیم خود ارتباط برقرار کنید، مهارت های رهبری شما به همان اندازه که وجود ندارد، و شما را به عنوان یک رهبر ضعیف معرفی می کنند.
به عنوان یک مدیر، نباید فقط به دنبال برقراری ارتباط با کارکنان خود باشید. بلکه باید به دنبال برقراری ارتباط موثر با آنها باشید، جایی که پیامی که قصد دارید منتقل کنید، پیامی است که در نهایت به آنها می رسد، بنابراین آنها آن را بلافاصله درک و اجرا می کنند. چگونه اون کار را انجام می دهی؟ چند الزام برای ارتباط وجود دارد که به طور جهانی به شما امکان می دهد به عنوان یک مدیر به کارمندان خود برسید.
به عنوان یک مدیر، نباید فقط به دنبال برقراری ارتباط با کارکنان خود باشید. بلکه باید به دنبال برقراری ارتباط موثر با آنها باشید.
همیشه به دنبال بازخورد صادقانه باشید
قبل از اینکه شروع به گفتن نظر خود به دیگران کنید، مهم است که بفهمید آنها چه فکر می کنند. این می تواند برای برخی از مدیران یک روند دردناک باشد زیرا ممکن است چیزهای خوشایندی نشنوند. با این حال، این اولین قدم مهم است زیرا به شما پایه ای می دهد که از طریق آن می دانید برای بهبود سبک ارتباطی خود چه کاری انجام دهید.
با درخواست از سرپرستان، همکاران و کارکنان خود شروع کنید تا نظر خود را در مورد مهارت های ارتباطی شما به شما ارائه دهند. این شامل توانایی های شفاهی، نوشتاری و سایر توانایی های ارتباطی شما می شود. به آنها بگویید که ماموریتی برای بهبود توانایی های ارتباطی خود دارید و آنها باید تا حد امکان صادق باشند بدون اینکه نگران شغل خود باشند، به خصوص اگر کارمندان شما باشند. بهتر از آن، راهی برای تسهیل دریافت بازخورد و در عین حال اطمینان از ناشناس بودن آنها بیابید.
اگر بدانند می توانند ناشناس باشند بسیار صادق تر خواهند بود. به زودی سیل اطلاعاتی در مورد اشتباهات خود خواهید داشت. از آنجا به سادگی باید روی کاستی های خود کار کنید و سعی کنید با گذشت زمان بهتر شوید. می توانید به طور منظم بازخورد خود را بخواهید و از کارمندان بخواهید که آنچه را که دوست دارند نیز ذکر کنند. میتوانید ببینید که آیا مناطقی که روی آنها کار میکنید واقعاً بهبود یافتهاند یا خیر.
درک درستی از مخاطبان خود داشته باشید
بزرگترین اشتباهی که در ارتباطات می توانید مرتکب شوید این است که فرض کنید یک اندازه برای همه مناسب است. نمی کند و هرگز نخواهد شد. اگر میخواهید رهبر خوبی باشید، باید این درک را داشته باشید که مخاطبان شما هر از گاهی با هم متفاوت خواهند بود و همیشه باید پیام خود را متناسب با مخاطب خاصی که در هر لحظه به آن خطاب میکنید سفارشی کنید.
نوع سبک ارتباطی که برای رساندن پیام خود به بچههای پرشور استفاده میکنید، با سبکی که برای برقراری ارتباط با هزارهها یا کارگران نسل Z استفاده میکنید، یکسان نیست. در حالی که گروه اول به طور انبوه از ارتباطات رسمی قدردانی می کنند، گروه دوم ترجیح می دهند که غیررسمی و حضوری باشد.
همیشه در مورد نوع مخاطبی که با آنها ارتباط برقرار می کنید از خود سوال کنید و از آن برای اطلاع از سبک ارتباطی که استفاده می کنید استفاده کنید.
زمان بحران، زمان بحرانی است
چند زمان حیاتی وجود دارد که برقراری ارتباط موثر مهم است، مانند زمانی که یک ادغام یا اخراج عمده وجود دارد زیرا سازمان شما در حال کوچک شدن است.
در مواقع بحرانی، ممکن است وسوسه شوید چیزهایی را که مهم نمیدانید کنار بگذارید، مانند جلسات انفرادی و بهروزرسانیهای کارکنان، فقط به این دلیل که احساس میکنید ماهی بزرگتری برای سرخ کردن دارید. با این حال، این زمانها زمانهای کلیدی برای در جریان نگه داشتن مردم هستند، نه اینکه آنها را از آن دور نگه دارید. اگر کارکنان خود را در مواقع بحران به خوبی در جریان قرار ندهید، ممکن است احساس سردرگمی کنند، که می تواند منجر به ناامیدی و روحیه پایین شود که در نهایت بر بهره وری آنها تأثیر می گذارد.
با در نظر گرفتن این مسائل، همیشه در طول تغییرات عمده در سازمان خود، ارتباط را به یک امر اختصاص دهید.
روی مهارت های شنیداری خود کار کنید
در بین همه عوامل ارتباط تجاری، گوش دادن یکی از مهمترین آنهاست. همه باید حداقل به اندازه ای که صحبت می کنند گوش کنند. وقتی صحبت می کنید، به سادگی آنچه را که قبلاً می دانید تکرار می کنید. با این حال، وقتی گوش میدهید، به خودتان فرصت میدهید تا در واقع چیز جدیدی یاد بگیرید.
کارکنان شما خوشحال خواهند شد که بدانند نگرانی های آنها جدی گرفته می شود و مدیریت به آنها گوش می دهد. شما باید به هر سوالی که دارند پاسخ دهید و راهی برای کمک به ایده هایشان در اجرای پروژه های مختلف در سازمان به آنها بدهید. همچنین خواهید آموخت که آنها واقعاً چه فکری می کنند و با روحیه عمومی در میان کارکنان خود هماهنگ می شوید.
خودتان را در دسترس قرار دهید
همه ما اهمیت سیاست درهای باز را می دانیم. در دفتر قبلی، جایی که مردم در اتاقک ها کار می کردند و مدیران پشت درهای بسته باقی می ماندند، کل ایده این بود که به معنای واقعی کلمه در را باز نگه دارید تا کارمندان شما بتوانند در هر زمان به شما مراجعه کنند و در مورد نگرانی های خود به شما بگویند. با این حال، در دنیای مدرن که فضاهای اداری باز هستند و کار از راه دور رایج تر می شود، ممکن است این ایده کمی قدیمی به نظر برسد. با این حال، هنوز مهم است که در دسترس باشد. شاید نه به معنای واقعی کلمه، بلکه به صورت مجازی.
به عنوان یک رئیس، درب خود را چه از نظر فیزیکی و چه دیجیتالی باز نگه دارید. به کارمندان خود اجازه دهید تا بدانند که می توانند در هر زمانی با شما صحبت کنند و مطمئن شوید که احساس می کنند از شما استقبال می کنند و احساس نمی کنند که به شما نفوذ می کنند.
به کارمندان خود تصویر بزرگتری بدهید
هر زمان که می توانید، سعی کنید به کارمندان خود کمک کنید تا ببینند چگونه کار آنها با دستیابی به اهداف کلی سازمان مرتبط است. مردم دوست دارند بدانند که کارشان اهمیت دارد و همچنین زمانی که احساس مالکیت نسبت به کاری که انجام می دهند، تمایل بیشتری به بهره وری و مشارکت دارند.
کارمندان شما می خواهند بدانند که چگونه در سازمان جا می گیرند، چه نوع اهدافی را باید در جهت دستیابی به کار کنند و مشارکت فردی آنها چقدر در تحقق اهداف سازمان مفید است.
در ارتباطات خود صداقت داشته باشید
کارکنان شما بیش از هر چیز دیگری به عنوان یک رهبر برای صداقت شما ارزش قائل خواهند شد. بنابراین، باید مطمئن شوید که صداقت در تمام تعاملاتی که با کارمندان خود دارید و اینکه از نقطهای صمیمانه با آنها ارتباط برقرار میکنید، میدرخشد.
ممکن است در هنگام برقراری ارتباط با کارمندان خود وسوسه شوید که چیزهایی را پنهان کنید یا از آنها استفاده کنید تا از احساس امنیت و انگیزه آنها محافظت کنید. با این حال، احتمال نتیجه معکوس آن بیشتر از موفقیت در دراز مدت است. کارمندان شما ایمان خود را نسبت به شما از دست خواهند داد و اخلاق و بهره وری آنها به دلیل اختلال در ارتباطات کاهش می یابد. بنابراین باید مستقیماً با آنها صحبت کنید. قابل درک است که سخت است، اما بهتر از مبهم بودن و بیش از حد وعده دادن است.
موارد مهمی که در استراتژی کسب و کار باید در نظر بگیریم
یک استراتژی کسب و کار در ساده ترین شکل آن ابزاری است برای کمک به شما در دستیابی به اهداف تجاری خود
برنامه ریزی استراتژیک
تفکر سیستمی
خلاقیت
قدرت حل مساله
قدرت رهبری
قدرت متقاعد سازی
مدیریت منابع انسانی
مهارت ارتباط موثر
مهارت تصمیم گیری
هوش هیجانی